رمانپلاس(roman+)

بهترین رمانهای ایران و جهان رو در این وبلاگ قرار می دهیم

رمان در چشم من طلوع کن(عاشقانه)

رمان در چشم من طلوع کن نوشته خانوم اعظم طیاری است.

خیلیا هستند دنبال رمان هایی که پایان رمان شیرین و خوب تموم بشه. این رمان از رمان هایی هست ک پایانش خوبه !

برای دانلود فقط یک کلیک کافیه

رمان گتسبی بزرگ

در معرفی صد رمان برتر قرن بیستم، بلندترین جایگاه به گتسبی بزرگ رسیده است. اثر نویسنده معاصر امریکایی که رمان های دیگرش هم زبانزد ادبیات دوستان هست. اما گستبی به قول معروف چیز دیگریست. گتسبی بزرگ ماجرای صفا یکرنگی و جوانمردی است و پاسخی که آدمیان به این خصایل انسانی می دهند. افسری جوان و بی پول به نام گتسبی به دختری متمول دل می بندد غافل از این که این علاقه یک طرفه است. گتسبی اما راضی به این واقعیت نمی شود و تمام تلاشش را صرف ثروت اندوزی و کسب شهرت می کند تا شاید بتواند به آرزویش برسد. اگرچه در انتها چنین می شود ولی روزگار و آدم هایش درس تلخی به او می دهند. درسی که به قیمت جانش تمام می شود. کسانی که زندگی فیتزجرالد را از نزدیک مطالعه کرده اند رمان گتسبی را کپی دیگری از زندگی او و همسرس زلدا می دانند و در نهایت منتقدان معتقدند رمان گتسبی بزرگ از آن دسته داستان هایی است که هرکسی باید پیش از مرگ بخواند.

لازم به ذکر است کتاب مذکور یکی از ۱۰۰۱ کتابی است که به گفته سایت آمازون قبل از مرگ باید خوان

برای دانلود کلیک کنید

 

چشم های من

مقدمه : باور دارید نصف شخصیت آدما از روی چشم هاشون مشخص میشه ؟ اوایل نفهمیدم اما كم كم به خودم اومدم و فهمیدم عاشقش شدم عاشق چشمای آبیش عاشق مظلومیت خاصی كه تو چشاش بود ..عاشق كسی كه همسایم بود همیشه باهاش كل داشتم و به فكر رو كم كنی بودم ..

اما چشم های من ..چشم های من تونستن جون یه ادم رو بگیرن ..چشم های من سرنوشت من رو رقم زدن ...چشم های من من رو با چشم های عشقم آشنا كرد

خلاصه : داستان درباره ی دختر شیطون و حاظر جوابی به اسم نادیاس که اوایل داستان با سر خوش بودن اون و ضایه کردن پسرا روبه رو میشید ولی رفته رفته باید با شرایط اولیه ی داستان خداحافظی کنید چون شرایط یک جور نمیمونه و یه عشق واقعی زندگیشو عوض میکنه یه عشق واقعی البته یک طرفه از طرف خودش.. عشقی که تو همسایه ی رو به رویش خلاصه میشه

برای دانلود کلیک کنید

الهه ی نا پاک

خلاصه داستان :

- فکر نمی کردم یه روز توی این وضعیت ببینمت …
– آره .. آره .. درسته که من اون فرشته ی پاک نبودم … درسته که من اون الهه ای که دنبالش بودی نبودم … اما دوستت دارم لعنتی...هم تو رو … و هم آترا رو …
فریاد کشیدم :
– دیگه اسم اونو نیار .. می فهمی ؟ نمی خوام اسم ِ اونو از زبون تو بشنوم …!
+ خدآیا …
من مَردم … می دونم … اما …
گاهی مثل ِ دختر بچه ی چهار ساله ای که عروسک ِ مو طلایی اش رو گم کرده ، می خوام بزنم زیر گریه و هق هق کنم …
دوست دارم گاهی اونقدر برای از دست رفته هام شونه بلرزونم که لرزش ِ زانوهام حس نشه ...
من ِ مَرد … یه روزی کوه درد می شم و از زمین و زمان بیزار … تنها چیزی که نیاز دارم ، یه دل سیر گریه اس
 
رمان پنجمین فصل سال

ندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک! برای رسیدن به این نیکی ها خوب بودن خودت به تنهایی کافی نیست! خوب بودن دیگرانی که در کنارت هستن هم لازمه!
پندارِ به فراموشی نیک بودن رسیده، ناخواسته به سمت شروع فصل جدیدی از زندگی قدم بر می داره! دقیقاً ناخواسته! بی هیچ میلی! بی هیچ تلاشی! بی هیچ انگیزه ای! بی هیچ علاقه ای!

رمان خوبیه

برای دانلود کلیک کنید

رمان اجر لق

مادربزرگم یک بار بهم گفت زن توی خونه ی زندگی مثل آجرهای دیوار میمونه . کدوم خونه رو دیدی که سقفش بدون دیوار بتونه سقف باشه و نریزه؟ این وظیفه ی زنه که درایت به خرج بده ، اگه بخواد مثل آجر کوره ندیده از خودش خامی نشون بده که زود اون خونه و زندگی از هم میپاشه . گوشت با منه آتیه؟ یا چشمت پی شیطنته؟ آجر دیوارای خونه اگه سست بود، اگه چفت و بستش خوب نبود، اگه لغزید هزاری هم که بخوای ترمیمش کنی اون خونه دیگه خونه نیست…

برای دانلود کلیک کنید

رمان سمفونی مرگ

 سمفونی مرگ

خلاصه داستان :اولین اریگامی تو یه روز عجیب به دستش رسید…و دومین اریگامی با قطره ی خون روی کاغذ مشکلات رو بیشتر کرد…

پونیکا نه یه زن خوب مثل داستانها بود نه یه دختر متعهد…براش مهم نبود که با شوهر دوستش باشه یا حتی ازش باردار بشه…براش مهم نبود که شوهری داره که با منشیش رابطه داره…
تو زندگی فقط خودش مهم بود و بچه ی توی بطنش…
ولی آیا این بچه ای که حتی معلوم نیست پدرش کیه زنده به دنیا میاد یا به خاطر اشتباهات پونیکا واطرافیان پا به این دنیا نذاشته از زندگی پونیکا حذف میشه…؟ این رو دیگه باید خودتون بخونید به خوندنش میرزه
 
رمان سقوط ازاد(جنایی/عاشقانه)

نویسنده کتاب : mahtab26

سبک کتاب : اجتماعی / جنایی / و قطعا عاشقانه

زبان کتاب : فارسی

ساخته شده با نرم افزار : پرنیان

قالب کتاب : جار

حجم کتاب : 503 کیلو بایت

خلاصه داستان 


 مهرنوش 25 ساله، در ازای قبول یک ماموریت سری، همسایه ی احسان، دندونپزشک و جراح فک و صورت 33 ساله می شه و تمام سعیش رو می کنه تا بتونه از زیر و بم زندگیه آقای دکتر سر در بیاره...!

برای داانلود کلیک کنید

رمان به رنگ شب(عاشقانه)

رمان به رنگ شب

Pic_NovelFa (12)

اتاق کاملا به هم ریخته بود و بوی تند سیگار فضای ان را پر کرده بود. انگار کسی ساعتها یا حتی روزها در انجا سیگار می کشیده است به طوری که هر تازه واردی در بدو ورود از بوی تند و زننده ان مشمئز می شد.

سروش بی حوصله لباس عوض می کرد یک دست کت و شلوار و یک نگاه سطحی در اینه اما هیچ یک باب دلش نبود و ارزو می کرد هرگز به این مراسم پای نگذارد. ولی مثل اینکه چاره ای نداشت.حکم پدر بود و بس.بالاخره هم علی رغممیل باطنی اش به دلیل احترام به شخصیت خود و پدر یکی از شیک ترین کت و شلوارهایش را پوشید و بدون اینک هدر اینه نظری بیندازد روی تخت ولوشد.

سیگار روشن را از گوشه زیر سیگاری برداشت و بین لبهایش قرار داد و به سقف خیره ماند . در چهره جذاب و مردانه اش غمی جانکاه لانه کرده بود .رنگ به چهره نداشت فروغ و درخشش از چشمان سبز رنگ گیرایش گریخته بود. مثل یک بیمار مالیخولیایی به فکر فرو رفته بود.

بعد ازمشاجره و بحث های یک ساله بالاخره پدر موفق و او حاضر به چشم پوشی از دختری شده بود کهتمام قلبش را تسخیر کرده بود.

در عالم خود بود که صدای در او را مجبور کرد با عجله سیگار را در زیر سیگاری خاموش کند. چند لحظه بعد مادرش ( شیرین ) در حالی که لبخندی بر لب و کرواتی بسیار زیبا و هماهنگ با رنگ چشمان او در دست داشت وارد اتاق شد و با تعجب پرسید: -هی پسر چه کار می کنی ؟ چه خبره!…بوی گند سیگار تموم اتاقت رو پر کرده!

ونگاهی به سروش انداخت که با فریاد او در امیخت.
-چرا با لباس مهمانی ولو شدی روی تخت؟…الان چروک میشه ها.
و غرولندکنان به طرف پنجره رفت پذده های ابی گلدار را کنار کشید.پنجره را باز و هوای الوده و کثیف را با کتابی که از قفسه برداشت بیرون راند. قدری خشبو کننده هلو که معمولا سروش برای از بین بردن بوی سیگار میزد اسپری کردو گفت:- به جای اینکه به خودت عطرو اودکلن بزنی این سیگار مسخره رو دود میکنی.
اگه پدرت متوجه سیگار کشیدنت بشه می دونی که چه عکس العملی نشون می ده. سروش گویی در دنیای دیگری به سر می برد به سختی تکانی خورد و لبه تخت نشست و در حالی کحه سعی در دزدیدن نگاهش داشت گفت: – مادر بس کن … تورو خدا بس کن …!

برای دانلود کلیک کنید

رمان زوال اطلسی ها

 

نام کتاب : زوال اطلسی ها

نویسنده کتاب : یاسمین منصوری

سبک کتاب : عاشقانه ، اجتماعی ، هیجان انگیز و کمی جنایی

زبان کتاب : فارسی

تعداد صفحات پی دی اف : 951

تعداد صفحات پرنیان : 3474

قالب کتاب : Jar & PDF

حجم پرنیان : 669 کیلو بایت

حجم پی دی اف : 6 مگابایت

خلاصه داستان 


گلاره دختر تنها و افسرده ای است…گذشته ی تاریک و بدی دارد. انقدر سیاه و زشت که سعی دارد فراموشش کند. 

بلاخره و همان طور که می خواهد یک اتفاق، زندگیش را عوض می کند و باعث می شود فرشته ی نجات و مرد زندگیش را پیدا کند…

مردی که تنهاست، حتی از گلاره هم تنها تر.. اما با تمام تنهایی هایش می شود نقطه ی شروعِ جاده ی زیبا و سرسبزی در کویر زندگیِ گلاره.

همه چیز خوب نمی ماند و اتفاقاتی برایش می افتد. اتفاقاتی که گلاره را تا سر حد مرگ می ترساند…

ترسِ از دست دادن دوباره ی همه چیزش…

ترس از تکرارِ مکررات…!

برای نجات دادن زندگیش تنها یک کار می کند؛


 

برای دانلود کلیک کنید

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه

الکسا